کد مطلب:34025 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127
نمونه ی ترجمه (و من كلام له علیه السلام لابنه محمد بن الحنفیه لما اعطاه الرایه یوم الجمل) «تزول الجبال و لا تزل! عض علی ناجذك. اعر الله جمجمتك تد فی الارض قدمك. ارم ببصرك اقصی القوم و غض بصرك و اعلم ان النصر من عندالله سبحانه.»[2]. (و از كلام آن حضرت علیه السلام است كه به پسر خود محمد بن حنفیه گفته آنگاه كه بداد او را رایت روز جمل) بدان كه زایل شود كوهها و زایل نشوی تو، به دندان گیر بر دندان خرد. عاریت ده خدا را كاسه ی سر خود را. ثابت دار در زمین قدم خود را. بینداز چشم خود را (بر) دورترین قوم، فروگیر چشم خود را و بدان بدرستی كه یاری از نزد خداست تعالی و تقدس.[3].
به تصحیح عزیزالله جوینی. چنانكه مصحح محترم در مقدمه ی خود یادآور شده است، تاریخ كتابت این ترجمه سال 973 هجری است و ترجمه ای است تحت اللفظی كه گاهی در بعضی جاها از حدود آن خارج شده و برای رفع ابهام، شرح بیشتر داده شده است.[1].